نیاز به کمک روحی دارم و درمان مشکلات روحی و روانی، همه چیز در مورد بیماری های روانی و صحبت با یک مشاور و روانشناس می تواند شما را آرامم کند.
دارم دیوونه می شوم»، «دلت می گیرم»، «چرا حالم خوب نیست؟» آیا این عبارات را می شناسید؟
درخواست مشاوره و نیاز به کمک روحی دارم
شاید از این عبارات استفاده کرده باشید و این احساس منفی را تجربه کرده باشید، یکی از رایج ترین تجربیات از همه ما انسان ها خشم است.
این هیجان منفی در هر فردی علائم خاص خود را نشان می دهد.
مثلاً ممکن است فردی به خاطر این احساس منفی عصبانی باشد و بتواند همیشه با همه دعوا کند، دیگری احساس بد و غیرقابل تحملی در این حالت دارد.
در این مقاله میخواهیم دلایل غمگینی را به شما بگوییم و بهترین راهحلها را برای شما بیاوریم.
چرا گیج شدم؟
ممکن است تعجب کنید که چرا همیشه ناامید هستید و احساس می کنید انگیزه یا استقامت لازم برای انجام کاری را ندارید.
در بخش بعدی به دلایل افسردگی شما می پردازیم.
نیاز به کمک روحی دارم ؟
افسردگی
افسردگی شایع ترین عامل استرس زا در جهان و یکی از علل افسردگی است.
ممکن است متوجه شده باشید که چیزهایی که زمانی از آنها لذت می بردید دیگر لذت بخش نیستند. خواب و غذای شما پوسیده می شود.
ممکن است وزن کم و زیاد شود و حتی تمرکز شما در محل کار و فعالیت های روزانه به طور چشمگیری کاهش یابد.
حتی ممکن است مدام گریه کنید و امیدی به ادامه زندگی نداشته باشید. افسردگی را نیز باید با کمک مشاور درمان کرد.
مشاور ابتدا به شما در انجام کارهای روزمره کمک می کند و سپس افکار و باورهایی که منجر به این ناراحتی شده اند را بررسی می کند تا خطاهایی در این رفتارها که ممکن است منجر به درمان شود را شناسایی کند.
اضطراب
یکی دیگر از دلایل استرس، اضطراب است. انواع دیگری از نگرانی وجود دارد.
به عنوان مثال، اگر می خواهید در جمع صحبت کنید، و اگر نمی خواهید همیشه در اطراف گروه باشید، ممکن است اضطراب زیادی را تجربه کنید.
یا فردی را تصور کنید که دائماً نگران همه چیز است و مدت زیادی است که این نگرانی را داشته است. گاهی اوقات شما حتی اضطراب دارید، بنابراین اضطراب می تواند منبع مهمی از ناراحتی عاطفی باشد.
اگر این اضطراب ها در فعالیت های روزانه شما اختلال ایجاد می کند.
باید از یک مشاور حرفه ای کمک بگیرید و بدون کمک روانشناس و مشاور نمی توانید به تنهایی با این درمان های اضطراب کنار بیایید.
برای اطلاعات بیشتر، قطب نما درمان اضطراب را بخوانید.
مشکلات عاطفی
از نظر عاطفی، این یکی از دلایلی است که باعث میشود به اندازه گذشته راحت نباشید.
این احساس منفی و کمبود هوش گاهی باعث می شود که از روابط اجتماعی خود کناره گیری کنید و خودتان پیش بروید. این انزوا و تنهایی به خودی خود حس خوبی را از شما می گیرد.
علاوه بر این، پس از فشار عاطفی و جدایی، خلق منفی می تواند به دلیل تغییرات در مغز رخ دهد.
بعد از طلاق خاطرات شما را آزار می دهد و مدام با تکیه بر همین یک خاطره فکر می کنید که شاید روزی فرد دیگری دوباره به رابطه بازگردد.
اگر ازدواج شما به طلاق ختم شود، عوامل دیگری مانند نگرش های خانوادگی و استرس می توانند باعث مهار و تشدید خلق و خوی شما شوند.
بنابراین، ناامنی عاطفی ممکن است یکی از مهم ترین علل افسردگی باشد.
انسان ها اغلب غم و اندوه خود را به یک شکل بیان نمی کنند.
برخی از افراد تمایل بی پایانی برای حضور در جمع دارند، برخی نمی توانند به درستی غذا بخورند، برخی از انجام فعالیت های روزانه دست می کشند و احساس درماندگی می کنند، ساعت ها وقت خود را صرف فکر کردن در مورد گذشته می کنند. . . .
پنومونی ناشی از تصادف
اگر حادثه خاصی مانند تصادف، تجاوز جنسی، دید بد، حوادث غیرمنتظره مانند سیل و زلزله، مرگ یکی از عزیزان یا بیماری، مایه اندوه شما باشد.
در حالی که اضافه کاری می تواند تا حدودی به شما کمک کند تا از این کشش ریکاوری کنید، کافی نیست، گاهی اوقات حتی می تواند علائم شما را بدتر کند.
در این مرحله بهتر است از کمک پزشک برای مشاوره خانواده استفاده کنید و در صورت نیاز به درمان با کمک او وارد مسیر درمان شوید.
مشاور با بحث در مورد مسائل منفی به شما کمک می کند پرونده را ببندید و بتوانید به زندگی عادی خود بازگردید.
برای زنده کردن این خاطرات غم انگیز واقعا به حضور و دلسوزی یک مشاور نیاز دارید.
مقایسه خود با دیگران
ندیدن ویژگی های خوب خود باعث می شود خوبی های دیگران را ببینید و پشیمان شوید که چرا مثل آنها نیستید!
این وضعیت هیچ عواقبی جز احساس بد برای شما ندارد.
گاهی اوقات مقایسه آنقدر بد است که زندگی روزمره شما را تحت تأثیر قرار می دهد و اصلاً روی خودتان تمرکز نمی کنید و احساس دیوانگی می کنید.
همیشه می توانید به خود بگویید، “کاش من جای دوستم بودم”، “او خوش شانس است که موفق و خوشحال است، من هیچی نیستم”… این مقایسه مقدمه ای برای کاهش عزت نفس است که ریشه احساسات منفی نیز هست.
عزت نفس پایین
عزت نفس یکی از مهمترین جنبه های زندگی هر فرد است.
افکار و باورهای ما نقش مهمی در فرآیند عزت نفس ما دارند. عزت نفس یعنی برای خودمان ارزش قائل شویم، صرف نظر از هرگونه ضعف درونی.
به عنوان مثال، داشتن سطح تحصیلات بالاتر یا درآمد کمتر لزوماً به معنای داشتن نگرش ها و رفتارهای منفی نیست.
وقتی شروع به مقایسه خود با دیگران می کنید، فقط ویژگی های بد خود را می بینید و همیشه پشیمان می شوید.
با این حال، تنها تبعیض نیست که باعث کاهش عزت نفس می شود، بلکه منابع اعتماد به نفس پایین مانند خانواده و دوستان و رضایت ما از روابطمان با دیگران نیز مهم است.
اما فرض کنید در خانوادهای بزرگ شدهاید که این نوع عزت نفس به شما داده نشده است.
چگونه عزت نفس و عزت نفس خود را افزایش دادهاید؟
آیا نباید عقب بنشینید و کاری انجام ندهید؟
در این مرحله، شما بر وضعیت ذهنی خود کنترل دارید و باید کنترل وضعیت خود را به دست بگیرید تا بتوانید عملکرد خوبی داشته باشید.
همچنین، باید مهارت های ارتباطی خود را توسعه دهید تا یاد بگیرید که چگونه به جای مقایسه خود با دیگران، روابط سالمی داشته باشید. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید مقاله «چگونه خود را رشد دهیم» را مطالعه کنید.
نیاز به کمک روحی دارم !
وجود بیماری روانی
گاهی اوقات دلیل تغییرات خلق و خوی شما ممکن است ساده نباشد، اما این احساس عمیق از نوسانات خلقی ناشی می شود.
داشتن یک اختلال شخصیت به شما اجازه نمی دهد که مانند معمول رفتار کنید. درمان این اختلالات بسیار مهم است و باید توسط روانشناس بالینی انجام شود.
نیاز به کمک روحی دارم !!!
کهیر
بیماری ها، به خصوص بیماری های مرتبط با بدن شما، مانند روماتیسم مفصلی، می توانند باعث فروپاشی بدن شما شوند و این مشکل روحیه بد شما را بدتر می کند. تأثیر بیماری روانی قابل بحث است.
اغلب، زمانی که مشاور شما سابقه خانوادگی شما را بررسی می کند و علائم جسمی در بستگان شما پیدا می کند.
متوجه می شود که احساسات شما ناشی از علائم جسمی است و بنابراین شما را تشویق می کند که ابتدا آزمایش های لازم را برای تعیین علت مرخصی خود انجام دهید. .
نداشتن هدف و برنامه
داشتن یک هدف و یک استراتژی ممکن است گیج کننده باشد.
این سردرگمی است که باعث ایجاد احساسات منفی می شود زیرا نمی دانید عمل درست چیست و چگونه باید کارها را انجام دهید.
داشتن و تقویت مهارت های لازم مانند مدیریت زمان، تصمیم گیری و حل مسئله و قاطعیت به شما کمک زیادی در حل این مشکل می کند.
نیاز به یک مشاور دارم
نیاز به مشاور دارم گوش شنوا برای درمان بد خلقی شما چه اقداماتی می توانند انجام دهند؟
گاهی اوقات شما نیز از عواملی که باعث تحریک احساسات شما می شود بی اطلاع هستید و این عدم آگاهی می تواند منجر به رفتارهای ناخواسته و احساسات منفی شود.
اولین کاری که مشاوران پشتیبانی گوش شنوا می توانند برای شما انجام دهند این است که با پرسیدن سوال از شما دلیل خلق و خوی منفی شما را بیابند.
این رویکرد پرسشگری تشخیصی به شما این امکان را میدهد که علت علائم شدید خود را تعیین کنید و سپس برای درمان با یک مشاور همکاری کنید.
توصیه معمول برای افرادی که ادعای سلامتی مزمن دارند این است که در مورد کارهای روزمره و روتین خود سوالاتی بپرسند.
به عبارت دیگر، مشاور دقیقاً می پرسد که در شبانه روز چه کار می کند و اگر از چیزی ناراحت است، اغلب از مراجعه کننده می خواهد که همان کار را توصیف کند.
نیاز به یک هم صحبت دارم
برای مشاور مهم است که بداند شما چه مدت این ناامیدی را تجربه کرده اید.
به عنوان مثال، اگر علت ناراحتی خود را ندانید، پس از صحبت با یک مشاور، متوجه می شوید که چند سال پیش و پس از طلاق، غم و اندوه حل نشده حتی امروز شما را آزار می دهد و متوجه نمی شوید که هنوز در آن یک چیز بد شما احساس می کنید چگونه.
بنابراین مشاور حتماً به سراغ درمان این درد می رود تا مشکل شما را از ریشه حل کند.
در این، ما چندین راه حل را مورد بحث قرار داده ایم که می توانید از آنها برای درمان بد خلقی خود استفاده کنید.
توصیه های مشترک زیادی برای گوش شنوا ؟
نکات بسیاری از دستیاران گوش شنوا برای ایجاد احساس بهتر:
لیست خوب است
برو و هر چیزی که زیباست و بهت احساس خوبی میده بنویس. نیاز به کمک روحی دارم سپس هر روز به یک چیز مثبت از این لیست متعهد شوید.
اینها می تواند شامل خوشحال کردن دیگران، هدیه گرفتن برای خود، ورزش کردن، ارتباط با دوستان قدیمی، یادگیری یک مهارت یا توانایی جدید باشد.
آزمایش سلامت
به دلایل غم انگیز به این نتیجه رسیدیم که وجود یک بیماری جسمی ممکن است باعث این احساس منفی شده باشد. بهترین کار این است که با یک چکاپ ساده و معاینات منظم از سلامت جسمانی خود غافل شوید.
تدوین یک طرح
ما در مورد اثرات منفی سردرگمی بر علل تعصب صحبت کردیم. پس باید با توجه به شرایط خود برنامه ریزی کنید. به چند حوزه در این طرح توجه کنید. اولین قدم این است که اهداف شما باید واقع بینانه باشند.
به عبارت دیگر، اگر می خواهید زبان انگلیسی خود را تقویت کنید، اگر در هیچ کلاسی شرکت نمی کنید، الف