با شوهر نفهم چکار کنیم شوهرم و اینکه شوهرم بی منطق و با همه خوبه جز من و شوهر بی منطق و اینکه هیچ چیز بدتر از این نیست که زن و مرد حرف یکدیگر را نفهمند و هر دو ساز خود را ننوازند، تقریباً غیرقابل درک است.
اما چه نوع آدمی را می توانیم احمق بنامیم؟
اگر نیاز به مشاوره دارید می توانید از طریق سامانه گوش شنوا این کار امکان وذیر می باشد
آیا مطمئن هستید که فرد دیوانه در رابطه شما شریک زندگی شماست و انتظارات شما منطقی است؟
دریافت مشاوره با شوهر نفهم چکار کنیم
اگر شوهر دیوانه ای دارید چگونه این را تشخیص دهید و چگونه باید با آن کنار بیایید؟
این مقاله به تمام سوالات شما در مورد آن پاسخ می دهد.
بیایید با تعریف مفهوم شروع کنیم.
درست است که تفکر و هوش انسان همیشه صحیح نیست،.
همه نظرات بر اساس تجربیاتی است که فرد داشته است، میزان قدرت فکری و شناختی که استفاده کرده، سن، تحصیلات، تربیت و. .. ممکن است خطا رخ دهد.
بنابراین، بشریت به اصول و قوانینی نیاز دارد که قبلاً امتحان خود را پس داده و مورد قبول همه جوامع باشد.
این اصول و قوانین جهانی منطق نامیده می شوند و به عنوان راهنمای جهانی عمل می کنند.
در فلسفه، منطق به عنوان قانون تفکر انتقادی نیز تعریف شده است.
آیا طرز فکر برای همه یکسان است؟
البته که نیست! همه اصول و اصول نمی توانند برای همه و در هر شرایطی عاقلانه باشند.
فرهنگ، جامعه، آداب و رسوم، شریعت، جغرافیا و بسیاری عوامل دیگر تعیین کننده ایدئولوژی است.
به عنوان مثال، در جامعه ما، ازدواج با اقوام تابو است، اما کشورهایی در آفریقا هستند که ازدواج با پسر پدر را یک فضیلت می دانند.
هر کدام از این افراد فلسفه و حس خاص خود را از قوانین در جامعه خود دارند.
مشاور با شوهر نفهم چکار کنیم
افکار شما ارباب آگاهی نیستند
ما در بالا گفتیم که نظر همیشه متفاوت است و باید به نظرات مردم و اصول و قوانین احترام بگذاریم.
اما این بدان معنا نیست که شما نظری دارید و فکر می کنید عقیده است، دیگران باید از شما پیروی کنند!
گاهی اوقات دو نفر با هم دعوا می کنند که هر کدام ادعا می کنند دیگری مسخره است، هر چند هیچ یک از آنها فکر نمی کند!
مثلاً فردی که در یک رابطه رسمی رفتار می کند و به رابطه متعهد نیست نمی تواند ادعا کند که تنوع عقلانی است و شریک عاطفی خود را متهم به غیرمنطقی بودن دریافت کند، اگر این تمایز را نپذیرد!
طرز فکر شما کلید هوش نیست و به جای متهم کردن همسرتان به غیرمنطقی بودن، مطمئن شوید که تفکر شما بر اساس اصول و اصول آموزشی است که توسط علم ذهن پشتیبانی می شود.
علائم سوء استفاده عاطفی
منطق را به نفع خود دستکاری نکنید!
دستکاری منطقی
عقل به این معنا نیست که مردم با شما موافق باشند. گاهی اوقات فکر علیه شما و علیه شماست.
مثلاً فرض کنید خانمی مدام شکایت می کند که شوهرش به او توجه نمی کند و وقتی به همسرم توضیح می دهم که باید به زن ها توجه کند، می گوید من دیگر نمی توانم به تو اهمیت بدهم!
این زن فکر میکند شوهرش دیوانه است، اما وقتی با شوهرش صحبت میکنیم.
میبینیم که او همیشه در حالی که سر کار است به همسرش پیام میدهد و وقتی ساعت 10 شب سر کار برمیگردد، فقط او با همسرش وقت میگذراند!
این زن در زندگی خود امیدها و انتظارات نامعقولی داشته است و اگر با روانشناس صحبت می کرد به او توصیه می کرد که این نوع تبعیض را به دلبستگی به فکر و اندیشه تبدیل کند!
ویژگی های یک احمق؟
با توضیحات بالا اکنون می توانیم در مورد اینکه آیا شوهر شما واقعاً دیوانه است یا خیر صحبت کنیم.
بنابراین در عوض، مطمئن شوید که فقط به دنبال تعریف خواسته های خود نیستید و معتقدید که بر اساس آن اصول و قوانین علم، نیازها و نیازهای درستی دارید. حالا برو به جنون. یک احمق چه ویژگی دارد؟
همیشه طبق جزر و مد پایین می آید
ناخودآگاه انسان هیچ ربطی به اصول و قوانین کلی و فراگیر ندارد.
از نظر او قانون خودش درست است و به روش خودش باقی می ماند، حتی اگر کسی آنها را ناراضی نکند، این افراد نمی توانند دیگران و رفتار آنها را بپذیرند.
معتقد است که لازم نیست مثل دیگران باشد. آنها خودشان نگه داشته و کارشان را با پشتکار انجام می دهند.
بله، نه لزوماً مانند دیگران، اما تا زمانی که اصول را به خطر نیندازیم!
به عنوان مثال، برای اینکه مانند دیگران نباشیم، نمیتوانیم غذا را به جای دهان در گوش خود بگذاریم!
البته این یک مثال اغراق آمیز است، اما گاهی اوقات دیوانه اندیشی کمتر از چنین مثالی نیست!
با شوهر نفهم و بی منطق چکار کنیم ؟
با وجود علائم شدید جسمی، او به راه رفتن ادامه می دهد
گاهی اوقات احمق ها با وجود اینکه می دانند و احساس می کنند در حال شکست هستند همچنان به راه خود ادامه می دهند.
به عنوان مثال، کسی که میداند عاقلانه است که قمار کند، حتی زمانی که پولی روی میز نیست، و قبلاً یک بار آن را به ضرر خود و خانوادهاش انجام داده است.
اما باز هم همین کار را انجام میدهد، زیرا رفتارهای رویارویی خود را به درستی انجام نمیدهد. و او احساسات را تعیین می کند.
شوهرم اجازه نمی دهد من کار کنم تا شغلی پیدا کنم (برای اینکه همسرم راضی به کار کردن برای من چه کار کنم؟)
وقتی دعوا می کنند عصبانی می شوند
جای تعجب نیست که ناخودآگاه وقتی مورد سرزنش قرار می گیرد.