مشاوره هیستری در زنان وقتی صحبت از هیستری به میان میآید، تاریخچه زیادی پیرامون آن وجود دارد، و تصورات نادرست زیادی درباره معنای یا عملکرد آن وجود دارد.
دلیلش این است که هیستری دیگر اصطلاحی نیست که استفاده شود. حداقل، اغلب استفاده نمی شود.
با این حال، ما دقیقاً در مورد معنای آن و تفاوت آن با آنچه که این اصطلاح برای اولین بار استفاده می شد.
یعنی زمانی که فقط برای زنان استفاده می شد، تفاوت دارد، صحبت خواهیم کرد.
بیایید کمی دقیق تر به برخی از علائمی که برای هیستری ذکر کردیم نگاه کنیم.
اینها به جای تعریف فعلی به نسخه قدیمی تر این اصطلاح مربوط می شوند.
زنان در اوایل دهه 1800 یا قبل از آن که این نوع علائم را نشان میدادند، اغلب با هیستری تشخیص داده میشدند، و خانواده آنها تصمیم میگرفت که چگونه با آنها رفتار کنند و چه کاری انجام دهند.
مشاوره هیستری در زنان آنلاین
برای اکثر زنان، این به معنای درمان در یک دیوانگاه است.
برخی با استفاده از هیپنوتیزم، شوک درمانی، دارو، و موارد دیگر در طول سالیان متمادی درمان شدند که این یک وضعیت پزشکی واقعی در نظر گرفته شد.
تنگی نفس
غش کردن
اضطراب
بیخوابی
تحریک
پیشروی جنسی
تحریک پذیری
عصبی بودن
در حالی که امروزه این علائم نشانهای از هیچ چیز نامناسبی تلقی نمیشوند، در دهه 1800 برای زنان غیرمعمول بود که به این روش عمل کنند.
بلکه باید دیده شوند و شنیده نشوند و همیشه باید فوراً از شوهران، برادران، پدران یا سایر اقوام مرد خود تبعیت کنند.
تحریک یا تحریک پذیر بودن یک زن بسیار نامناسب تلقی می شد.
مظاهر ظاهری هرگز جزئی از کمد لباسی که زنان آن دوران می پوشیدند به حساب نمی آمد، بلکه نشانه دیگری از این وضعیت نامناسب زنانه بود.
بهترین مشاوره هیستری در زنان
تاریخ هیستری
فرض کنید قبلاً اصطلاح هیستری را شنیده اید. احتمالاً درباره هیستری زنانه شنیده اید. در اوایل دهه 1800 اغلب برای توصیف اینکه چگونه زنان مضطرب یا عصبی می شوند استفاده می شد.
آنها ممکن است تنگی نفس یا تحریک پذیری داشته باشند یا علاقه خود را به غذا یا رابطه جنسی از دست بدهند.
در واقع، تقریباً هر رفتار غیرعادی ای که یک زن در آن سن از خود نشان می داد، به دلیل هیستری زنانه سرزنش می شود.
آنها ممکن است صریح باشند، مایعات را در خود نگه دارند، غش کنند یا به سادگی برای افراد دیگر دردسر ایجاد کنند.
در نتیجه، کنترل زیادی بر رفتار زنان در این دوره وجود داشت.
به طور دقیق، تا اواسط دهه 1900، 1952، انجمن روانپزشکی آمریکا استفاده از اصطلاح “هیستری” را متوقف کرد.
با این حال، ایده قبل از این، این بود که رحم علت همه مشکلات زنان است.
تجربه کرده و باعث همه این علائم بالقوه می شود. در نتیجه، گاهی اوقات به زنان هیسترکتومی میشد تا رحم را خارج کنند و «عقل عقل» را بازیابی کنند.
اگر رفتارشان برای زندگی در یک جامعه عادی بیش از حد ظالمانه تلقی میشد، ممکن بود به دیوانخانهها منتقل شوند.
خوشبختانه، جایی در قرن هجدهم، مشخص شد که هیستری به مغز مربوط می شود، و نه تنها این، بلکه در مردان و زنان نیز رایج است.
مشاوره روانشناسی فردی زنان
در واقع ژان مارتین شارکو معتقد بود که در مردان شایع تر است. از اینجا، این بیماری بهتر مورد بررسی قرار گرفت و با گذشت زمان و نزدیک شدن به قرن نوزدهم، شیوع موارد به شدت کاهش یافت.
به نظر می رسد که بیشتر و بیشتر مردم شروع به درک این موضوع کردند که هیستری در واقع دلیل تغییراتی که این زنان (و مردان) تجربه می کردند نیست.
فروید همچنین دریافت که هیستری می تواند هم در مردان و هم در زنان رخ دهد، اگرچه او انرژی خود را بر هیستری زنانه متمرکز کرد.
حقیقت این است که اصطلاح هیستری دیگر به تنهایی استفاده نمی شود.
روانشناسان به جای بحث درباره هیستری زنانه یا اشاره به زنان مبتلا به هیستری، شرایط مختلف سلامت روان را تشخیص می دهند.
نه تنها این، بلکه علم مدرن طبیعی بودن بسیاری از علائم فرضی را که در گذشته برای تشخیص هیستری استفاده می شد، تشخیص می دهد.
امروزه هیستری تنها به عنوان نشانه ای از سایر اختلالات سلامت روان در نظر گرفته می شود.
اختلالاتی مانند اضطراب، اختلال تبدیلی، اختلال شخصیت مرزی و اسکیزوفرنی به عنوان یک جزء شناخته شده هستند.
با این حال، این نوع هیستری مانند گذشته تعریف نشده است.
معنی هیستری در روانشناسی
نمونههای دیگر هیستری مدرن عبارتند از «هیستری تودهای»، که در آن گروهی از افراد در یک جامعه با همان توهمات یا افکار غرق میشوند.
از این هیستری برای برانگیختن مردم علیه یکدیگر و ایجاد هرج و مرج در سراسر جامعه استفاده شده است.
اما اینها هنوز با هیستری که قبلاً تبلیغ می شد یکسان نیستند.
انواع کنونی اختلالات
اختلالات تجزیه ای – بسیاری از موارد هیستری که قبلاً در نظر گرفته شده بود، اکنون به اختلالات تجزیه ای گروه بندی می شوند.
اینها شامل آن دسته از اختلالاتی است که به مشکل در هویت و حافظه مربوط می شود.
آنها می توانند شامل فراموشی تجزیه ای و اختلال هویت تجزیه ای باشند.
اساساً به این معنی است که نوعی گسست یا وقفه ای وجود دارد که در آگاهی رخ می دهد. در نتیجه، فرد با فعالیتهای شناختی عادی دست و پنجه نرم میکند و ممکن است گیج به نظر برسد یا برای یادآوری رویدادهای خاص تلاش کند.