تغییر رفتار امری ضروری است با مشاوره آنلاین تلفنی گوش شنوا که با افزایش سن، اغلب این ایده مطرح می شود که وضعیت موجود به خوبی کار می کند.
فریز کردن چیزها در زمان و زمان معنای زیادی نخواهد داشت.
شاید چون زندگی پشت سر شما بیشتر از جلوی شماست، تغییر مانند قبل جذاب به نظر نمی رسد، حتی اگر از اینکه کسی را که “سر راه او قرار می دهند” در نظر بگیرید متنفر هستید.
شما میتوانید این را برای همه چیز اعمال کنید: جنبههای فیزیکی میتواند شامل ظاهر شما باشد:
شما از آزمایش نحوه لباس پوشیدن، آرایش موهایتان یا سعی در اندازهای که همیشه میخواستید باشید، دست کشیدهاید.
اموزش تغییر رفتار امری ضروری است
به هر حال، پیروی از یک زندگی روزمره آزمایش شده به شما احساس امنیت می دهد، و این برای بسیاری از افراد زیاد است.
اما اگر به زندگی خود فکر کنید، تصمیمات بزرگی که گرفتید، تغییراتی که مانند یک جهش بزرگ از سمت شما بود، شما را به مکان بهتری رساند.
تغییرات فیزیکی که متحمل شده اید باعث شده است که احساس کنید ناگهان متحول شده و دوباره اعتماد به نفس دارید.
شاید شما کشف کرده باشید که می توانید با حرکت بیشتر انرژی، انعطاف و ثبات بیشتری به شما بدهید.
در جنبه عاطفی همان سکه، ممکن است شهامت داشته باشید ببینید چه چیزی شما را برای همیشه ناراضی نگه داشته است:
ترک یک رابطه به ظاهر یک طرفه، تعیین حد و مرز با کسی که شما را خودکفا میداند، درک میکنید و در نهایت کارهایی را انجام میدهید سرتان را جمع کنید. شما، بالاتر از همه
او اقداماتی را انجام داد تا همه اینها را تغییر دهد، او خوب بود و مطمئناً برای شما هزینه زیادی داشت، اما به نوعی می دانستید که باید این کار را انجام دهید.
مشاوره تغییر رفتار امری ضروری است
بیشتر این تغییرات جنگ خصوصی است.
و بعد از آن، شخص احساس می کرد که حق دارد روی شانه خود بزند، حتی اگر دیگران هرگز نمی دانستند چه اتفاقی افتاده است.
اما چرا با افزایش سن ایجاد چنین تغییراتی سخت تر و سخت تر به نظر می رسد؟
آیا به این دلیل است که ما از ناراحتی می ترسیم؟
چرا فکر می کنیم نمی توانیم از کاری که قصد انجام آن را داریم حمایت کنیم؟ پیری انواع واقعیت های جدید را به همراه دارد، برخی از آنها استقبال می کنند و برخی نه.
به نظر می رسد راحت تر می توانیم دوست پیدا کنیم و مثل قبل انتقادی نیستیم.
ما به جای اینکه مدام در کار و یا در روابطمان با هم رقابت کنیم، کمتر به این اهمیت می دهیم که مردم در مورد ما چه فکر می کنند.
ما بعد از گذشت چندین دهه از زندگی خود در داستان سرایی ماهرتر می شویم.
اما با افزایش سن، تعدادی تغییرات فیزیکی ناخوشایند را نیز تجربه می کنیم.
ما می توانیم با این تغییرات به یکی از دو روش مقابله کنیم: با پذیرش آنها یا تلاش برای جلوگیری از تکامل آنها.
دومی به انرژی بیشتری از آنچه بسیاری از ما دوست داریم برای آموزش نیاز دارد، اما در زمینه کلی می تواند ارزشمند باشد.
نظریه تغییر رفتار گرایی
از نظر جنبههای عاطفی پیری، ساینتیفیک امریکن مطالعهای را در مورد رشد شخصیت پوشش داد، که نشان داد از آنجایی که اوایل زندگی زمانی است.
افراد نقشهای جدیدی را بر عهده میگیرند (پیدا کردن شریک زندگی، تشکیل خانواده، شروع یک شغل)، طبیعتاً برای تغییر است. . مجبور شدن. شما.
این مطالعه نشان داد که اگرچه ممکن است شخصیت در میانسالی و سالمندی تا حدودی تغییر کند، باز بودن نسبت به تجربیات جدید تا سن 60 سالگی به تدریج کاهش می یابد.
شگفتی این است که فراتر از این سن، ما تمایل داریم دوباره بازتر شویم.
شاید به این دلیل که مسئولیت های زندگی ما کمتر شده است و آزادی بیشتری داریم، یا شاید به این دلیل که زندگی برای ما بیشتر و بیشتر ارزشمند می شود.
شیوه های اصلاح و تغییر رفتار
بنابراین چه چیزی شما را (اکنون که 55 یا 60 ساله هستید) از داشتن روحیه شگفت انگیز 30 یا 40 ساله ای که زمانی داشتید باز می دارد؟
اخیراً، پس از یک بازسازی اساسی خانه، تمام گوشه های خانه ام را که گرد و خاک گرفته، تمیز می کنم، از کابینت گرفته تا تیرهای گاراژ و کابینت هایی که به ندرت از آنها بازدید می کردم.
این یک روند دردناک است. با این حال، به یاد دارم که انباشت “چیزهایی” که بر من غلبه می کنند باید به هسته کاهش یابد.
گاهی اوقات از خواب بیدار می شوم و پاهای ضربدری روی زمین می نشینم (بلند شدن وضعیت آسانی نیست) و با دقت به عکس ها و نامه های زندگی ام و همچنین عکس هایی که پدر و مادرم پشت سر گذاشته اند نگاه می کنم.
گذر زمان در چنین مواقعی بسیار واضح به نظر می رسد.
من اغلب احساساتم را در مورد آن در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذارم زیرا می دانم که دیگران می توانند با هم ارتباط برقرار کنند.
با این حال، من در همه اینها چیز غیر منتظره ای پیدا می کنم. مشاوره آنلاین 24 ساعته یک سوال جدید که فریاد می زند “اگر نه الان، کی؟”
اگر سعی نکنم چیزهایی را که الان آزارم می دهند تغییر دهم، در کدام زندگی دیگری ممکن است این اتفاق بیفتد؟
آیا انتظار دارم کهولت سن و سلامتی به خطر بیفتد به اندازه لباس هایی که باعث لبخند من می شود؟
تا آن زمان، حتی داشتن شانس پوشیدن آن لباسها میتواند یک نیم تنه باشد.
آیا باید منتظر بمانم تا هر کجا که می روم با آسانسور بروم تا بتوانم قدرتم را بازیابم؟ باید منتظر بمانم تا با دخترم مرزهای بهتری تعیین کنم