عدم قدرت تصمیم گیری در ازدواج به طور کلی، برای هر تصمیمی پنج مرحله وجود دارد. اولین مرحله شامل نمایش مشکل تصمیم گیری است. ما یک موقعیت را درک می کنیم و تصویری از مشکل تصمیم می سازیم.
مرحله دوم مستلزم شناسایی دوره های مختلف اقدامات مورد بررسی است.
مرحله سوم انتخاب یکی از گزینه ها بر اساس ارزش گذاری آنها (تعیین اینکه کدام گزینه به نفع ما است) است.
مقداری که به یک گزینه اختصاص داده میشود ممکن است به وضعیتهای داخلی و تأخیر رخ دادن آن سودها بستگی داشته باشد.
به عنوان مثال، سطح گرسنگی بر میزان ارزشی که فرد برای غذا قائل است تأثیر می گذارد. برای معتادی که هوس مواد مخدر انتخابی خود را دارد، غذا یا رابطه جنسی جذابیت چندانی ندارد.
شخصی که ارزش (تخفیف) را به شدت کاهش می دهد، بر لذت های کوتاه مدت تأکید بیش از حد می کند و هزینه های آینده دور را کم تأکید می کند.
مشاوره عدم قدرت تصمیم گیری در ازدواج
مردم معمولاً هنگام گرسنگی بیشتر از زمانی که سیر می شوند، نتایج سلامتی آینده را بی ارزش می کنند.
مرحله چهارم شامل اجرا و نظارت بر مطلوبیت نتایج حاصله است.
در مرحله نهایی، ارزیابی نتیجه برای به روز رسانی سایر فرآیندها برای بهبود کیفیت تصمیمات آینده (یادگیری) استفاده می شود.
این مراحل سفت و سخت نیستند و برخی از مراحل ممکن است به طور همزمان انجام شوند.
به عنوان مثال، انتخاب گزینه و ارزیابی ممکن است به طور همزمان انجام شود.
ارزش گذاری
اکثر کارشناسان موافقند که مرحله سوم (ارزشگذاری) مهمترین مرحله است. به طور کلی، سه نوع سیستم ارزشیابی وجود دارد: سیستم پاولوی، عادتی و سیستم هدفدار.
سیستمهای پاولوی ارزشهایی را به مجموعه کوچکی از رفتارها اختصاص میدهند که پاسخهای ذاتی («سختدار») به نشانههای خاص هستند، مانند نشانههایی که پاداش غذا را پیشبینی میکنند.
موش ها و کبوترها یاد می گیرند به چراغ هایی نزدیک شوند که تحویل غذا را پیش بینی می کنند.
به طور مشابه، نشانه هایی که مجازات یا وجود یک محرک بد را پیش بینی می کنند، می توانند به رفتارهای اجتنابی منجر شوند.
عدم قدرت تصمیم گیری در ازدواج تلفنی
اگر با یک مار گیره دار برخورد کنید، آن را به عنوان یک “تهدید” درک خواهید کرد و میل به حمله یا پریدن را تجربه خواهید کرد.
هر صاحب تست شخصیت شناسی ازدواج آنلاین می داند که با آموزش کافی، حیوانات می توانند یاد بگیرند که یک پاسخ را با یک محرک پیش بینی کننده مرتبط کنند.
سیستم پاولووی انعطاف ناپذیر است و قادر به بروز رسانی پاسخ های خود در صورت ایجاد نتایج نامطلوب نیست.
طیف وسیعی از رفتارهای انسانی ممکن است توسط سیستمهای پاولوی کنترل شود، مانند اعتیاد، پرخوری در حضور غذا، و رفتارهایی که در افراد مبتلا به اختلالات وسواس فکری-اجباری (OCD) نشان داده میشود.
در بیشتر مواقع، مردم طبق روال و عادت پیش می روند. نمونه هایی از عادات عبارتند از تمایل یک سیگاری برای کشیدن سیگار در ساعات خاصی از روز (مثلاً بعد از غذا).
شیوه تصمیم گیری معطوف به هدف مشابه چارچوب انتخاب عقلانی است که تصمیم گیری را آگاهانه و تحت کنترل ارادی می داند.
یعنی انتخاب تابعی از قصد عمدی است که توسط افراد بر اساس ارزیابی آنها از پیامدهای مورد انتظار آن انتخاب شکل گرفته است.
مشاوره قبل از ازدواج آنلاین
نمونه ای از رفتار هدفمند تصمیم گیری است که در یک رستوران جدید چه بخوریم.
سیستم هدفمند منعطف است و هنگامی که نتایج نامطلوب ایجاد می کند، پاسخ خود را به روز می کند.
اگر از غذا لذت نمی بردید، در آینده از خوردن آن اجتناب می کنید.
این سیستم با توجه به اطلاعات جدید، عادات را کنترل می کند.
تعصب خودکار
چگونه مغز تصمیم می گیرد که از کدام فرآیندهای ارزش گذاری استفاده کند؟
ما این توانایی را داریم که حالت های تصمیم خود را تغییر دهیم.
با این حال، تعادل بین این سیستم ها مستعد اختلال در طیفی از عوامل، مانند استرس، حافظه کاری، و اعتیاد (یادگیری بیش از حد عادت) است.
وسواس در تصمیم گیری ازدواج
نشان داده شده است که استرس مزمن بر توانایی تغییر حالت های تصمیم گیری تأثیر می گذارد.
مغز تحت استرس توانایی بازتاب را از دست می دهد.
افراد استرس زا مستعد تسلیم شدن به انگیزه های خود (مانند پرخوری و مصرف الکل) به عنوان راهی برای مقابله با استرس روزانه هستند.
حافظه کاری (WM) به عنوان توانایی کنترل توجه و حواس پرتی (به عنوان مثال، ایمیل های نامربوط یا پیام های متنی) تعریف می شود.
به عنوان مثال، WM به رژیم گیرندگان کمک می کند تا توجه خود را متمرکز کنند و در برابر حواس پرتی مقاومت کنند.
آنها باید هدف انتخابی خود را به خاطر بسپارند و فعالانه در ذهن داشته باشند. حافظه کاری ظرفیت محدودی دارد.
حافظه کاری می تواند به طور موقت در اثر اضطراب یا استرس، ولع مصرف و مسمومیت با الکل مختل شود. این اختلال باعث می شود ما کمتر بتوانیم تکانه ها را کنترل کنیم.
عادات افراطی در مشاوره ازدواج آنلاین رایگان به احتمال زیاد نتیجه شکست در کنترل هدفمند بر عمل است.
به عنوان مثال، سوء مصرف الکل را می توان با عدم تعادل بین فرآیندهای هدفمند و عادی توضیح داد.
یعنی رفتار کنترل نشده است و با وجود پیامدهای نامطلوب انجام می شود.
علاوه بر این، سوء مصرف مواد مخدر ممکن است به طور دائم به نواحی پیشانی مغز آسیب برساند و در نتیجه رفتار هدفمند را کاهش دهد که می تواند به طور موثر عادات مصرف مواد را کنترل کند.
پیام اصلی این است که تحت شرایط خاص، ما در برابر سوگیری خودکار آسیب پذیر هستیم، از جمله نشانه ها و موقعیت هایی که باعث ایجاد عادت می شوند.